گذری کوتاه بر تاریخچه نظریه های مددکاری اجتماعی
در مورد رشته مستقل یا بین رشته ای یودن مددکاری اجتماعی، هنوز اجماع نظر جهانی وجود ندارد. در برخی کشورها مانند کشورهای اسکاندیناوی مددکاری اجتماعی به مثابه یک علم شناخته می شود اما در کشورهایی مانند آلمان و استرالیا این گونه نیست. زمانی که بحث تاریخچه نظریه ها در مددکاری اجتماعی مطرح می شود لازم است نظری به منشاء و تاریخچه مددکاری اجتماعی و نظریه های کلاسیک آن داشته باشیم. در این مسیر دو صاحب نظر ماری ریچموند و جین آدامز دو مسیر و منشاء مشخص را در مددکاری اجتماعی مشخص می کنند.
ماری ریچموند: او صاحب نظری است که به شخص تمرکز دارد و در جستجوی مسائل اجتماعی و پدیدآیی آن در شخص است و لذا مددکاری اجتماعی فردی روش حرفه ای او برای تغییر است.
جین آدامز: او روی ساختار و فرهنگ جامعه تمرکز دارد. او در زمان خود سرمایه داری در آمریکا و اثرات سوء آن را روی کارگران و مهاجران که به دنبال زندگی و شرایط بهتر هستند مورد نقد قرار می دهد. لذا جین آدامز تأکید روی مفاهیمی چون آزادی، مشارکت، مراقبت در همه سیستم های اجتماعی دارد، او مددکاری اجتماعی را معطوف به همین ساختارها می دانست. جین آدامز و مری ریچموند همدیگر را می شناختند و نظرات یکدیگر را مورد نقد قرار می دادند. اینکه سطح ارزیابی ما مددکاران اجتماعی و نقطه اتکاء ما فرد و یا ساختار باشد مهم است، چون اصول و روشهای ما، ابزار کار ما هم بر مبنای آن تعیین می شود.
نظریه های بعدی از این دو منشاء خرد و کلان نشأت می گیرند که در ادامه آن ما با تولد نظریه های سطح میانه چون کنش متقابل نمادین روبرو هستیم. از جمله نظریه ها در سطح فردی: وظیفه محور، نظریه شناختی، نظریه رفتاری، روان تحلیلی، حل مسأله
فاطمه جعفری | دکتری مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران